آدرس آی پی:
سیستم عامل:
نسخه: بیت
اندازه تصویر:

دین جامعه انسان علم ثروت

دین همیشه در صحنه هست، فقط باید دید

صفحه خانگی اضافه به علاقمندی ها نقشه سایت
تبلیغات
تبلیغات

تبلیغات

تبلیغات

درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید

تصویر روز


 

امکانات دیگر

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 37
بازدید کل : 951
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


 

تقویم

تبلیغات

دیکشنری آنلاین



معرفی سایت به دوستان

 
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:


Powered by ParsTools

لینک دوستان

لیست سایت های علمی
دانلود کتب شیخ احمد دیدات
دانلود کتاب در باب عرفان
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دین و جامعه روز و آدرس sociareligion.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





بانک عکس و گرافیک
طراحی وب
قالب وبلاگ
پارس تولز
قالب بلاگفا

نویسندگان

خوش آمدید
تبلیغات
موضوع: <-PostCategory-> | نویسنده: سلمان

قال الله تعالی: { وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ} البينة: ٥

و قال تعالی: { إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ} المؤمنون: ٣٧   

و قال تعالی: { قُلْ إِن تُخْفُواْ مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأرْضِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ} آل عمران: ٢٩

خداوند ميفرمايد: و امر نشدند مگر اينکه خدا را به اخلاص کامل در دين اسلام پرستش کنند، و از غير دين حق روی گردانند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را و اين است دين درست. بينه: 5

و ميفرمايد: هرگز گوشت و خون اين قربانی ها نزد خداوند به درجهء قبول نميرسد و ليک تقوی شماست که در پيشگاه خدا بدرجهء  قبول می رسد. حج: 37

و ميفرمايد: بگو اگر پنهان کنيد آنچه در دلهای شا است يا آشکار نمائيد، خداوند آن را می داند. آل عمران: 29

1- وعَنْ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ أبي حفْصٍ عُمرَ بنِ الْخَطَّابِ بْن نُفَيْل بْنِ عَبْد الْعُزَّى بن رياح بْن عبدِ اللَّهِ بْن قُرْطِ بْنِ رزاح بْنِ عَدِيِّ بْن كَعْبِ بْن لُؤَيِّ بن غالبٍ القُرَشِيِّ العدوي. رضي الله عنه، قال: سمعْتُ رسُولَ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقُولُ  « إنَّما الأَعمالُ بالنِّيَّات، وإِنَّمَا لِكُلِّ امرئٍ مَا نَوَى ، فمنْ كانَتْ هجْرَتُهُ إِلَى الله ورَسُولِهِ فهجرتُه إلى الله ورسُولِه، ومنْ كاَنْت هجْرَتُه لدُنْيَا يُصيبُها، أَو امرَأَةٍ يَنْكحُها فهْجْرَتُهُ إلى ما هَاجَر إليْهِ » متَّفَقٌ على صحَّتِه. 

1- از حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه روايت شده که گفت:

از رسول خدا صلی الله عليه وسلم شنيدم که فرمود: همانا ثواب اعمال به نيت بستگی دارد و هر کس نتيجهء نيت خود را درميابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا ورسولش را در مي يابد و کسی که هجرتش بسوی دنيا باشد بآن ميرسد يا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چيزيست که برای رسيدن به آن هجرت نموده است.

ش: اين حديث معنا و مفهوم وسيعی دارد و می رساند که مسلمان بايد در همهء اعمال و اقوال خويش رضای خداوند را منظور نظر خويش قرار دهد زيرا بدون اخلاص نيت خداوند ثوابی و مکافاتی نيکو در برابر عمل انسان نمی دهد. و هم بايد گفت که هجرت لفظی آنست که انسان خانه و کاشانه اش را برای خدا رها کند، ولی هجرت حقيقی آنست که انسان از گناهان و منهيات خداوندی دوری جويد چنانچه در حديث ديگر آمده: و المهاجر من هجر ما نهی الله عنه. (مترجم)

2- وَعَنْ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ أُمِّ عَبْدِ اللَّهِ عَائشَةَ رَضيَ الله عنها قالت: قال رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «يَغْزُو جَيْشٌ الْكَعْبَةَ فَإِذَا كَانُوا ببيْداءَ مِنَ الأَرْضِ يُخْسَفُ بأَوَّلِهِم وَآخِرِهِمْ ». قَالَت: قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّه، كَيْفَ يُخْسَفُ بَأَوَّلِهِم وَآخِرِهِمْ وَفِيهِمْ أَسْوَاقُهُمْ وَمَنْ لَيْسَ مِنهُم،؟ قال: «يُخْسَفُ بِأَوَّلِهِم وَآخِرِهِم، ثُمَّ يُبْعَثُون عَلَى نِيَّاتِهِمْ » مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ.

2- از ام المؤمنين عائشه رضی الله عنها روايت است که گفت:

پيامبر خدا صلی ا لله عليه وسلم فرمود: لشکری برای تسلط بر کعبه می جنگند و چون به زمين صحرايی رسند، اول و آخر شان به زمين فرو برده شوند. عائشه رضی الله عنها گفت: به رسول خدا صلی الله عليه وسلم گفتم: ای رسول خدا چگونه همه شان به زمين فرو برده می شوند، در حاليکه در ميان شان بازاريان و کسانی هستند که در عقيده و فکر و عمل با ايشان نيستند؟ آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: همهء شان به زمين فرو برده می شوند، ولی در آخرت بر طبق نيت های شان برانگيخته می گردند.

3- وعَنْ عَائِشَة رَضِيَ الله عنْهَا قَالَت قالَ النَّبِيُّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «لا هِجْرَةَ بَعْدَ الْفَتْحِ، وَلكنْ جِهَادٌ وَنِيَّةٌ ، وَإِذَا اسْتُنْفرِتُمْ فانْفِرُوا» مُتَّفَقٌ عَلَيْه.

وَمَعْنَاه: لا هِجْرَةَ مِنْ مَكَّةَ لأَنَّهَا صَارَتْ دَارَ إِسْلام.

3- از عائشه رضی الله عنها روايت است که پيامبر خدا صلی الله عليه وسلم فرمود:

هجرتی بعد از فتح نيست، ولی جهاد و نيت جهاد به حال خود باقيست و هرگاه به جهاد دعوت شديد، آن را لبيک گفته، بسوی آن بشتابيد.

معنای حديث آنست که هجرتی از مکه وجود ندارد، زيرا مکهء مکرمه سرزمين اسلام گرديده است.

ش: در بارهء مفهوم اين حديث امام خطابی گويد: برای مسلمانان در آن وقت به علت اينکه مکه فتح گرديده و مسلمانان برای دين شان نگرانی نداشته اند هجرتی بسوی مدينه لازم نبود. چون، علت وجوب هجرت در ابتداء نيز بخاطر قلت مسلمين در آن وقت در مدينه بوده تا  بدين ترتيب مسلمانان در مدينه زياد شده و قدرت يابند، که در واقع اين هجرت به سوی پيامبر خدا و حمايت از ايشان و تعليم دين بوده است، اما پس از فتح مکه از اين امر بی نيازی بوده و مسلمين توان و نيروی حمايت از خويش را داشته اند. (مترجم)

4- وعَنْ أبي عَبْدِ اللَّهِ جابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِيِّ رضِيَ الله عنْهُمَا قال:كُنَّا مَع النَّبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم في غَزَاة فَقال: «إِنَّ بِالْمَدِينَةِ لَرِجَالاً مَا سِرْتُمْ مَسِيرا، وَلاَ قَطَعْتُمْ وَادِياً إِلاَّ كانُوا مَعكُم حَبَسَهُمُ الْمَرَضُ» وَفِي روايَةِ : «إِلاَّ شَركُوكُمْ في الأَجْرِ» رَواهُ مُسْلِم.

ورواهُ البُخَارِيُّ  عَنْ أَنَسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قال:رَجَعْنَا مِنْ غَزْوَةِ تَبُوكَ مَعَ النَّبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فَقَالَ: «إِنَّ أَقْوَامَاً خلْفَنَا بالمدِينةِ مَا سَلَكْنَا شِعْباً وَلاَ وَادِياً إِلاَّ وَهُمْ مَعَنَا، حَبَسَهُمْ الْعُذْرُ».

4- از ابی عبد الله جابر بن عبد الله انصاری رضی الله عنه روايت است که فرمود:

ما در جنگی از جنگهای پيامبر اسلام صلی الله عليه وسلم شرکت داشتيم، آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: همانا در مدينه مردانی هستند که شما مسيری را طی نکرديد و  در هيچ واديی را سير ننموديد، مگر اينکه آنان با شما بودند که بيماری آنها را از همراهی با شما باز داشته است و در روايتی آمده است، مگر اينکه آنها در اجر با شما شريک اند.

و بخاری رحمه الله آن را از انس رضی الله عنه روايت نموده که فرمود: ما از جنگ تبوک با پيامبر صلی الله عليه وسلم بازگشتيم، آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: همانا، در مدينه کسانی را ترک نموديم که هيچ راه کوهستانی و هيچ وادی را طی نکرديم مگر اينکه آنان با ما بودند و جز عذر، آنها را چيزی از همراهی با ما باز نداشت.

ش: را جع به شرح اين حديث مبارک عاقولی در شرح المصابيح گويد: اين حديث می رساند که آنان در اجر مساوی و شريک بوده و به آيه ای کريمهء (لايستوی القاعدون) چون استدلال گردد مفهوم ترجيح جانب غازی بر قاعد را می رساند، و البته اين قاعد هم در صورتيکه عذری نداشته باشد و بدون عذر از جهاد باز ماند، بنا براين در ميان حديث مبارک و آيهء کريمهء مذکوره تنافسی ديده نمی شود.

5- وَعَنْ أبي يَزِيدَ مَعْنِ بْن يَزِيدَ بْنِ الأَخْنسِ رضي الله عَنْهمْ، وَهُوَ وَأَبُوهُ وَجَدّهُ صَحَابِيُّونَ، قَال: كَانَ أبي يَزِيدُ أَخْرَجَ دَنَانِيرَ يَتصَدَّقُ بِهَا فَوَضَعَهَا عِنْدَ رَجُلٍ في الْمَسْجِدِ فَجِئْتُ فَأَخَذْتُهَا فَأَتيْتُهُ بِهَا. فَقال: وَاللَّهِ مَا إِيَّاكَ أَرَدْت، فَخَاصمْتُهُ إِلَى رسول اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فَقَالَ: «لَكَ مَا نويْتَ يَا يَزِيد، وَلَكَ مَا أَخذْتَ يَا مَعْنُ » رواه البخاري.

5- از ابو يزيد معن بن يزيد بن الاخنس رضی الله عنه روايت شده که:

خود و پدر و پدربزرگش همه صحابی بودند،گفت: پدرم ابويزيد بمنظور صدقه دادن چند ديناری را نزد شخصی در مسجد گذاشت تا آن را برای نيازمندی صدقه دهد، سپس من آمده و آن مبلغ را گرفتم و نزد پدرم آوردم، پدرم گفت: بخدا من نخواستم که اين پول برای تو داده شود و من بحضور پيامبر صلی الله عليه وسلم آمده با پدرم در اين مورد، مخاصمه و از او پيش پيامبر صلی الله عليه وسلم شکايت بردم، آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود که: ای يزيد تو بر اساس نيت خويش اجر داده می شوی، و تو ای معن صاحب پولی هستی که گرفته ای.

ش: درين حديث اشاره است به روا بودن فخر کردن به مواهب پروردگارو صحبت نمودن از نعمت رب الجليل و هم روا بودن رفتن نزد حاکم چنانچه دعوی ميان پدر و پسر هم باشد و اينکه مطلق اين کار عقوق و نافرمانی بشمار نمی رود و هم اينکه نماينده گرفتن در صدقه دادن و بخصوص در صدقهء نافله جواز دارد و هم اينکه صدقه دهنده به طبق نيت خويش مزد داده می شود، خواه به مستحق برسد يا خير.

6- وَعَنْ أبي إِسْحَاقَ سعْدِ بْنِ أبي وَقَّاصٍ مَالك بن أُهَيْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهرةَ بْنِ كِلابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كعْبِ بنِ لُؤىٍّ الْقُرشِيِّ الزُّهَرِيِّ رضِي اللَّهُ عَنْهُ، أَحدِ الْعَشرة الْمَشْهودِ لَهمْ بِالْجَنَّة ، رضِي اللَّهُ عَنْهُم قال: « جَاءَنِي رسولُ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يَعُودُنِي عَامَ حَجَّة الْوَداعِ مِنْ وَجعٍ اشْتدَّ بِي فَقُلْت: يا رسُول اللَّهِ إِنِّي قَدْ بلغَ بِي مِن الْوجعِ مَا تَرى ، وَأَنَا ذُو مَالٍ وَلاَ يَرثُنِي إِلاَّ ابْنةٌ لِي، أَفأَتصَدَّق بثُلُثَىْ مالِي؟ قَالَ: لا، قُلْت: فالشَّطُر يَارسوُلَ الله؟ فقال: لا، قُلْتُ فالثُّلُثُ يا رسول اللَّه؟ قال: الثُّلثُ والثُّلُثُ كثِيرٌ  أَوْ كَبِيرٌ إِنَّكَ إِنْ تَذرَ وَرثتك أغنِياءَ خَيْرٌ مِن أَنْ تذرهُمْ عالَةً يَتكفَّفُونَ النَّاس، وَإِنَّكَ لَنْ تُنفِق نَفَقةً تبْتغِي بِهَا وجْهَ الله إِلاَّ أُجرْتَ عَلَيْهَا حَتَّى ما تَجْعلُ في امْرَأَتكَ قَال: فَقلْت: يَا رَسُولَ الله أُخَلَّفَ بَعْدَ أَصْحَابِي؟ قَال: إِنَّك لن تُخَلَّفَ فتعْمَل عَمَلاً تَبْتغِي بِهِ وَجْهَ الله إلاَّ ازْددْتَ بِهِ دَرجةً ورِفعةً ولعَلَّك أَنْ تُخلَّف حَتَى ينْتفعَ بكَ أَقَوامٌ وَيُضَرَّ بك آخرُونَ. اللَّهُمَّ أَمْضِ لأِصْحابي هجْرتَهُم، وَلاَ ترُدَّهُمْ عَلَى أَعْقَابِهم، لَكن الْبائسُ سعْدُ بْنُ خـوْلَةَ « يرْثى لَهُ رسولُ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم» أَن مَاتَ بمكَّةَ » متفقٌ عليه.

6- از ابی اسحاق سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه، وی يکی از ده ياريست که به بهشت نويد داده شده است، روايت است که فرمود:

به دنبال بيماری سختی که در حجة الوداع به آن مبتلا شده بودم، پيامبر صلی الله عليه وسلم به عيادتم آمدند، خدمت شان عرض کرده گفتم: ای رسول خدا، خود مشاهده می کنيد که چقدر بيماری بر من فشار آورده و من مرد ثروتمندی هستم و بجز يک دختر وارثی ندارم،آيا اجازه می فرمائيد که 3/2 مالم را صدقه بدهم؟

 فرمود: خير! گفتم: نصف آنرا چطور؟

 فرمود: نه.

 گفتم: 3/1 حصهء مالم را چطور؟

 فرمود: بلی. 3/1 حصهء مالت را صدقه بده. 3/1 حصه هم زياد است يا فرمود هنگفت است. همانا اگر تو ورثه ات را، غنی بگذاری، بهتر از آنست که آنها را فقير و نيازمند ترک کنی،که دست شان بسوی مردم دراز باشد. تو هيچ مصرفی بمنظور رضای الهی انجام نمی دهی، مگر اينکه ثواب آن را در می يابی، حتی لقمه ای را که در دهن همسرت میگذاری.

گفت: عرض کردم يا رسول الله، آيا بعد از دوستانم می مانم يا چطور؟

فرمود: که تو بعد از ايشان نمی مانی، در حاليکه عملی انجام می دهی تا رضای الهی را دريابی مگر اينکه بر مقام و منزلتت افزوده می شود و شايد تو بمانی تا برخی از تو نفع برند و برخی ديگر "کفار" از تو زيان ببينند، سپس فرمود: خدايا، هجرت اصحابم را قبول بفرما و آنان را به گذشتگان شان باز مگردان، ولی بيچاره سعد بن خوله است، گويی پيامبر صلی الله عليه وسلم در بارهء او اظهار اندوه می نمايند زيرا او به مکه وفات يافته بود.

ش: ابن حجردر فتح الباری می گويد: آنان دوست نداشتند در سرزمينی که بخاطر خدا از آن هجرت کرده اند اقامت نمايند، از اين جهت سعد ترسيد که مبادا در آن بميرد و رسول الله صلی الله عليه وسلم از مردن سعد بن خوله در آن ابراز اندوه فرمود.

و اين حديث دليل است بر اينکه وصيت به زياده از 3/1 مال جواز ندارد، و هم نيکو بودن واستحباب عيادت بزرگ از پيروانش و تشويق بر صلهء رحم از آن دريافت می گردد. (مترجم)

7- وَعَنْ أبي هُريْرة عَبْدِ الرَّحْمن بْنِ صخْرٍ رضي الله عَنْهُ قال: قالَ رَسُولُ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «إِنَّ الله لا يَنْظُرُ إِلى أَجْسامِكْم، وَلا إِلى صُوَرِكُم، وَلَكِنْ يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ وَأَعمالِكُمْ » رواه مسلم.

7- از ابو هريرة عبد الرحمن بن صخر رضی الله عنه روايت است که گفت:

آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: همانا خداوند به پيکرها و چهره های شما نمی نگرد، بلکه به دلهای شما می نگرد.

ش: اين حديث دلالت می کند بر اينکه انسان از نيت و عمل خويش مورد باز پرس قرار می گيرد، از اينرو لازم است نيت خويش را خالص برای خدا ساخته و عمل خويش را مطابق احکام خدا و رسولش صلی الله عليه وسلم عيار سازد.

8- وعَنْ أبي مُوسَى عبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ الأَشعرِيِّ رضِي الله عنه قالَ: سُئِلَ رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم عَنِ الرَّجُلِ يُقاتِلُ شَجَاعَةً ، ويُقاتِلُ حَمِيَّةً ويقاتِلُ رِياء، أَيُّ ذلِك في سَبِيلِ اللَّهِ؟ فَقَالَ رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَنْ قاتَلَ لِتَكُون كلِمةُ اللَّهِ هِي الْعُلْيَا فهُوَ في سَبِيلِ اللَّهِ » مُتَّفَقٌ عليه

8- از ابو موسی عبد الله بن قيس اشعری رضی الله عنهما روايت است که گفت:

 از آنحضرت صلی الله عليه وسلم در مورد مردی پرسش بعمل آمد، که برای اظهار شجاعت و دليری، يا روی عصبيت قومی و يا بخاطر رياء می رزمد، که کدام يک از اينها فی سبيل الله به حساب می آيد؟

آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: آنکه بخاطر اعلای کلمة الله بجنگد، آن فی سبيل الله به حساب می آيد.

9- وعن أبي بَكْرَة نُفيْعِ بْنِ الْحارِثِ الثَّقفِي رَضِي الله عنه أَنَّ النَّبِيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: «إِذَا الْتقَى الْمُسْلِمَانِ بسيْفيْهِمَا فالْقاتِلُ والمقْتُولُ في النَّارِ» قُلْت: يَا رَسُول اللَّه، هَذَا الْقَاتِلُ فمَا بَالُ الْمقْتُول؟ قَال: «إِنَّهُ كَانَ حَرِيصاً عَلَى قَتْلِ صَاحِبِهِ» متفقٌ عليه.

9- از ابوبکره نفيع بن حارث ثقفی رضی الله عنه روايت است که:

آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: هرگاه دو مسلمان با شمشيرهای شان در برابر هم قرار بگيرند، قاتل و مقتول (کشنده و کشته شده) هر دو در آتش اند. گفتم: ای رسول خدا، اين شخص قاتل و کشنده است که به دوزخ می رود، مقتول و کشته شده چرا؟

آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمودند: چون او حريص بود که دوستش را بقتل برساند.

ش: اين حديث وعيد و تهديد است برای آنانيکه بمنظور دشمنی دنيوی يا طلب حکومت و زمامداری بجنگند، اما آنکه با اهل بغی و سرکشان بجنگد، يا در مقابل متجاوز از خود دفاع کند و کشته شود، داخل اين وعيد نيست. زيرا شريعت برای او اجازه داده است.

و حديث دليل است بر عقوبت آنکه در دلش نيت چيزی را بکند و بر آن مصمم شود، هرچند بر انجام آن قدرت نيابد.

10- وَعَنْ أبي هُرَيْرَةَ رَضِيَ الله عنه قال: قال رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «صَلاَةُ الرَّجُلِ في جماعةٍ تزيدُ عَلَى صَلاَتِهِ في سُوقِهِ وَبَيْتِهِ بضْعاً وعِشْرينَ دَرَجَةً ، وذلِكَ أَنَّ أَحَدَهُمْ إِذا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوء، ثُمَّ أَتَى الْمَسْجِد لا يُرِيدُ إِلاَّ الصَّلاَةَ ، لا يَنْهَزُهُ إِلاَّ الصَّلاَةُ ، لَمْ يَخطُ خُطوَةً إِلاَّ رُفِعَ لَهُ بِها دَرجةٌ ، وَحُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطيئَةٌ حتَّى يَدْخلَ الْمَسْجِد، فَإِذَا دخل الْمَسْجِدَ كانَ في الصَّلاَةِ مَا كَانَتِ الصَّلاةُ هِيَ التي تحبِسُه، وَالْمَلائِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَى أَحَدكُمْ ما دام في مَجْلِسهِ الَّذي صَلَّى فِيه، يقُولُون: اللَّهُمَّ ارْحَمْه، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه، اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيْه، مالَمْ يُؤْذِ فِيه، مَا لَمْ يُحْدِثْ فِيهِ » متفقٌ عليه

10- از ابوهريرة رضی الله عنه روايت است که:

آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: که نماز شخص در جماعت بيست و چند درجه بر نمازش در خانه و بازارش برتری دارد. زيرا هرگاه يکی از شما درست وضوء بسازد و سپس فقط بمنظور ادای نماز به مسجد بيايد، و هيچ امری جز نماز او را به سوی مسجد نراند، هيچ قدمی نمی گذارد مگر اينکه در برابر آن يک درجه مقامش بالا می رود، و يک گناهش کم می شود تا به مسجد برسد،  چون به مسجد درآيد، تا هنگامی که نماز مانع برآمدنش شود، گويی در نماز می باشد و اجر آن را می برد، و فرشتگان تا ماداميکه يکی از شما در جای نماز خواندنش نشسته باشد و بر وی دعا می فرستند و می گويند: خدايا بر وی رحمت بفرست، خدايا او را بيامرز، خدايا توبه اش را بپذير، تا لحظه ای که کسی را دران اذيت نکرده، يا بی وضوء نشود.

ش: فضيلتی که در حديث آمده مختص به نماز جماعتی می باشد که در مسجد اداء گردد. اما نماز در خانه قطعاً بهتر از نماز در بازار بوده، چون نقل گرديده که بازارها محل شياطين می باشند، و بدون شک نماز با جماعت در بازار و خانه از نماز انفرادی برتر است.

11- وَعَنْ أبي الْعَبَّاسِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَِّلب رَضِي الله عنهما، عَنْ رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم  ، فِيما يَرْوى عَنْ ربِّه، تَبَارَكَ وَتَعَالَى قال: «إِنَّ الله كتَبَ الْحسناتِ والسَّيِّئاتِ ثُمَّ بَيَّنَ ذلك: فمَنْ همَّ بِحَسَنةٍ فَلمْ يعْمَلْهَا كتبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى عِنْدَهُ حسنةً كامِلةً وَإِنْ همَّ بهَا فَعَمِلَهَا كَتَبَهَا اللَّهُ عَشْر حَسَنَاتٍ إِلَى سَبْعِمَائِةِ ضِعْفٍ إِلَى أَضْعَافٍ كثيرةٍ ، وَإِنْ هَمَّ بِسيِّئَةِ فَلَمْ يَعْمَلْهَا كَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً كامِلَةً ، وَإِنْ هَمَّ بِها فعَمِلهَا كَتَبَهَا الل


صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
تبلیغات